• وبلاگ : تا ساحل اميد
  • يادداشت : زيارت فقط با مشت و لگد!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام
    متاسفانه همينطوره . خيلي ها براي رسيدن به ضريح به کنار دستي شون ضربه ميزنند و عين خيالشونم نيست که حق الناس گردنشونه.
    پاسخ

    آخ، اين حق الناس را كه كلاً انگار به فراموشي سپردند...
    سلام و عرض ادب
    از وب يکي از دوستان خدمت رسيدم
    عادت به کامنت گذاشتن ندارم
    اما مطلب حال حاضر شما يکي از سه بخش اصلي آسيب شناسي زيارت هاي ماست
    پيشنهاد مي کنم باز هم در اين ارتباط بنويسين
    موفق و مويد باشين
    تا بعد
    يا حق
    پاسخ

    باعث افتخار است حضورتان و نظرتان// ان شاءالله اگر بود زبان گويايي براي گفتن باز هم خواهم نوشت
    سلام
    زيارت قبول
    سلام
    خب اول از دور زيارت نامه بخونيم بعد بدون لگد و فحش و اينام بشه رفت جلو ها که ديگه خيلي خوبه...مگه نه؟
    خوبم آنها هم دل دارند و امام شان هواي دلشان را دارد
    حتي اگر به نگاه آنها بايد رفت چسبيد و زيارت کرد
    متحير نباش بانو...حتما امام به همان ها هم نظر لطف و کرم و سخا دارند
    پس ما حق اين را نداريم که چون از دور زيارت ميخوانيم براي بقيه افسوس بخوريم.
    باز هم زيارت قبول ... انگار همزمان مشهد بوديم ها...
    + ارمي 
    ملت در حال پسرفت هستن تو اين چيزا. ايــــــــنقد بدم مياد از اينايي ک ميرن ميچسبن به ضريح! من 13-14 سالي هست اصلن دستم به ضريح نرسيده.
    ميري حرم برا من دعا کن برگردم قم. :(
    پاسخ

    ان شاءالله برگردي
    تو يکي از همون زيارت نامه ها فکرکنم نوشته باهول دادن بقيه اگه دست به ضريح بخوره قبول نيست!گناهم داره!
    پاسخ

    :)
    + سلمان 

    سلام . من نفهميدم يني تو مشهد بودي؟؟

    چند سال پيش مشهد بودم يه پيرمردي رفته بود لاي جعيت بهزور رسيده بود به ضريح و نميتونست دربياد. بعد با هزار زحمت و له شدن کامل اومد بيرون وايسا با صداي بلند به همه اوناايي که اونجا تو مسيرش بودن انواع و اقسام فحش رو نثار کرد. ده ديقه تموم داشت فحش ميداد...

    من وايساده بودم گيج و منگ که بخندم به اين صحنه يا گريه کنم ..

    پاسخ

    اگر خدا قبول کنه، بله مشهد بوديم، بلاخره بعد از چند سال
    سلام. به شدت موافقم. ياد دارم اقاي بهجت که وارد حرم امام رضا مي شدند مي رفتند گوشه اي وا مي ستادند. سرشون رو پايين مي نداختند و حفظي چيزهايي زير لب مي خواندند. بدون انکه حالا براشون راه باز کنند که به ضرح دست برسونند.
    پاسخ

    كاش كمي از اين بزرگان مي آموختيم...
    سلام...بارها رفتم بزيارت بقاع متبرکه وهيچ لمسي نکردم بعدوقتي ديگران از چسبيدن وبوسيدن ولمس مستقيم حرف ميزدندبرايم حسرتي ميشدکه حتمالياقت ندارم
    پاسخ

    عزيزم...