• وبلاگ : تا ساحل اميد
  • يادداشت : خيابان منوچهري
  • نظرات : 0 خصوصي ، 33 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    غصه م گرفت...خود من که تو بچگيم زياد ازين بلاها سرم نيومده ! اما هروقت ميبينم کسي با بچه اي ازين شوخيا مي کنه يا مثلا بچه رو بغل مي کنه ميندازه هوا بدجوري عصباني ميشم.
    پاسخ

    واي گفتي يكي از بلاهايي كه سرم مي آورد همين بود. از ترس زهره ترك مي شدم

    سلام

    متنوع به روز شد

    بهم سربزن

    نظريادت نره

    پاسخ

    خوب منم به روز بودم!

    يعني ميشه برگردم بخونم؟!

    در ضمن اين اواخر اصلن جواب كوتاه ندادما

    ولي شما هم قانعيد، آرزوهاي كوچيك داريدا

    پاسخ

    يعني نخونديد؟

    سلاام. وبلاگ قشنگ و پرمحتوايي داري. چند تا از پستاتو خوندم. چند تا از لينكاتم برام آشنا بود.

    خوشحالم از آشناييت. من لينكت كردم.

    سر بزني خوشحال ميشم.

    يا علي.

    پاسخ

    ممنون. حتما
    سلام.با برگي ديگر از زندگي شخصي ام منتظر حضور شما هستم
    پاسخ

    اصلا امكان نداره
    + من ِ او 

    واي ساجده جان

    چقدر سخت ميگيري

    منو بردي به كودكي خودم و گلهاي قالي خونمون كه هر روز تو خيال خودم بهشون آب ميدادم و فكر ميكردم توي يه باغه پر از گلم

    چقدر كيف ميكردم به خيالم الانه كه اون گلها رشد كنند و اين آب دادن من اونها رو اينطور سرحال نگه داشته

    يا علي مددي ...

    پاسخ

    اگه جاي من بودي اين را نمي گفتي. اون چيزي فراتر از ظلم بود

    ديگشم اينقد سخت نگير باهات شوخي كرده داييت چرا زود مي رنجي

    منم كوچيك بودم شوهر عمه ام هميشه انگشت كوچيكه ي دستمو گااااز مي گرفت

    خيلي درد داشت

    شايد اون موقه همش مي خواستم از دستش فرار كنم اما الان برام مهم نيست

    دلت دريايي

    باي باي

    پاسخ

    اون از اين كه من تو دستش دست و پا مي زدم و مي ديد نمي تونم خودم را نجات بدم لذت مي برد.
    اينم براييتو و زينب خانم
    پاسخ

    تو نمي گي من حسوديم مي شه!

    دوست دارماااااااااااااااااااااااااا

    پاسخ

    مقسي

    سلاااااااااااااااااااااااااااااام

    خوفي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    چطوري؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    مي بينم كه به خاطر تولدش چند تا كامنت گذاشتي

    آفرين آفرين دخمل خوف

    پاسخ

    ميــــــــــــــــسي

    يه چند باري بود كه مي خواستم مطالبت رو بخونم ... همش نمي شد .

    تا شد .

    از شانس خيلي خيلي بد من _ گند سابق _ خوردم به يه مطلب دپرس كنندت .

    يكم زيادي از دست داييتون ... با پوزش ازش خيلي بدم اومد .

    كاش توي اين 4 سالي كه دايي شدم يك روزش رو مي ديدين . بچه خواهرم اولين كله اي كه ياد گرفت و زودتر از بابا و ماما گفت ، اسم من بود ( حالم بهم خورد ازم اينهمه تعريف شد ) ولي انصافاً ...

    فكر كنم كارايي كه با شما مي كرده و زجري رو كه شما مي كشيدي و مطمئناً مي فهميده رو هيچ وقت نمي تونه جواب بده . منظورم پيش خداست .

    موفق باشين .

    پاسخ

    شرمنده كه خورديد به اين پست. ان شاءالله جبران كنم
    + مجدالدين 
    موسيقي تان بسيار با حال بود و ساعتي ما را با خود برد
    پاسخ

    آخيش بلاخره يكي از اين موسيقي تعريف كرد. هر چي موسيقي مورد علاقه ي بقيه را مي زاشتم و به اونا تقديم مي كردم همه مي يومدند تعريف مي كردند اين يكي را كه برا خودم گذاشتم هيچكي هيچي نگفت! داشتم از سليقه ي خودم نااميد مي شدم.
    + مجدالدين 

    كم وفايي من را ببخشاييد. زياد سر به شما مي زنم ولي پيامم نميايد. اجتماعي تر بشويد حتما مياد! از اين پس بيشتر تلاش مي كنم

    سلامت باشيد

    پاسخ

    اولش قرار بود اجتماعي باشه نمي دونم چرا تازگي ها زدم جاده خاكي. شرمنده. كمي تحملم كنيد

    خدايي يعني نمي گذري؟ يعني من هم كه بچه هام را اذيت مي كنم ببخشيد شوخي مي كنم اونها نمي گذرند؟ اخه حال مي ده!!

    هشداري بس عجيب كارامد بود

    پاسخ

    سعي مي كنم ببخشمش اما يعني خدا هم مي گذره؟
     <      1   2   3      >