سفارش تبلیغ
صبا ویژن

می‌گوید: خدا توی نوشته‌هایت یک جور دیگری ست، خاص و زیبا

می‌گویم: خدا توی زندگی من یک جور خاصی حضور دارد، همواره حضور دارد...

می‌گوید: دیگران این نگاه را ندارند

می‌گویم: دیده‌ای کودکی غرق در اسباب بازی باشد، دیگر هر چه برایش اسباب‌بازی بخری جذابیتی برایش ندارد؛ اما کودک فقیری که اسباب‌بازی خاصی ندارد به بادکنکی هم شاد می‌شود. من همان کودک فقیرم که خدا هر بار بادکنی به او هدیه می‌کند.

هم خدایم را دوست دارم هم بادکنک‌هایش را، خوب مراقب بادکنک‌هایم هستم...


بارالها! تو را شکر که توی زندگی‌ام، توی لحظه لحظه‌های عمرم حضور زیبایت را درک می‌کنم...

بارالها! معرفت درک الطافت و صبر بر امتحاناتت را بر من ارزانی بدار... الهی آمین

 

دوستت دارم

 

پ.ن. 

باز آمده رجب
آرام و بی‌خبر، 13 روز از آن، گشته است سپر!
کعبه خورد شکافت
نوزادی کرد طواف!
عالم شد مسرور
مولای ما زاده شد امروز...

این خجسته میلاد بر همگان مبارک، به ویژه بر مردانی که مردانه، مرداند، پدرانی که مردانه، پدراند...
تبریک ویژه به دوستان وبلاگی که دیگر نیستند! سلمان، امیر و شکوهی و دوست وبلاگی که کمرنگ اما هنوز هست پایا



[ جمعه 94/2/11 ] [ 1:19 عصر ] [ ساجده ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه