عزيزم؛ من اين را همش بُخل مي خوندم، مي گفتم آخه چرا بخل؟! اصلاً به ذهنم نرسيد که بايد بَخَل بخونمش!!! :-*

متشكر

چشم

چرا بخل خانمي؟

سلام، نفرماييد اين طوري، شايد بعضي از اتفاق ها يه تلنگر است براي خود ما؛ توي حرم بانو حضرت معصومه جايي براي استراحت زائرها در نظر گرفته نشده در صورتي كه به نظر من بهتر بود يك صحن به اين منظور در نظر گرفته مي شد اون هم با توجه به اين كه زائران بانو بيشتر مسافران يك روزه اي هستند كه صبح از شهرشون راه مي افتند نماز ظهر را مي خواند حرم باشند و بعد هم جمكران و در نهايت بعد از اذان مغرب راهي شهر خودشون و يا مقصد بعدي بشند ولي با توجه به خستگي راه بدنشون كمي خواب و استراحت را مي طلبه به گونه اي هم نيست كه بخواند هتل يا مسافرخونه بگيرند براي همين زياد اتفاق مي افته گوشه اي از حرم زائري دراز بكشه؛ طبق قوانين خادمين هم سريع مي رند سراغشون و بلندشون مي كنند! ولي اون زائر هم به محض دور شدن خادم دوباره دراز مي كشه! من هميشه فكر مي كنم اين طوري نه اون زائر خستگيش در مي ره نه اون خادم آرامش داره! در حقيقت از صدا زدن مكرر زائر خود خادم هم خسته و كلافه مي شه. ولي بعضي از خادم ها اجازه مي دند يك ربعي زائر استراحت كنه بعد صداش مي زنند؛ يه درك قشنگ... ولي برخي از همكارهاشون به همون خادم هم ايراد مي گيرند؛ براي همين من معتقدم توي حرم ها بايد قسمتي حتي كوچك براي استراحت اين زائرها در نظر گرفته بشه واقعاً لازمه؛ شما هم طبق قوانين عمل كرديد خوب بعضي جاها قوانين ما ايراد داره...

خب همه شون رويا بود ديگه! :دي

شما لطف داريد عزيز؛ محتاج دعاي دوستان

ديگه عادت کردم...

اوهووووم