وقتي حضور خدا را خيلي نزديک و ملموس احساس ميکني دنيا يه رنگ و بوي ديگه به خودش ميگيره؛ وقتي پازلت فقط يه جور درست ميشه... "همش کار خدا بود"
ديدن نيمهي خالي ليوان خيلي آسونِ اما وقتي خدا پارچ آب را ميگيره دستش و کمي ليوانت را پر ميکنه، لذت بخشِ؛ حتي با اين که هنوز ليوانت نيمهاس...
الهي! شکر...
الحمدلله ...
الحمدلله که شادي و سرزنده ...
به خداي مهربان عزيز ميسپارمت ..
بعدشم سلام