• وبلاگ : تا ساحل اميد
  • يادداشت : از كفر من تا دين تو
  • نظرات : 0 خصوصي ، 17 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    كجائي؟

    سلاااااااااام آفجي

    ناقلا نكنه صلوات فرستادي تا بيام پيشت كه اومدم

    نمي دوني كه پروجه دارم

    تموم كه بشه خيلي تندتند ميام

    بعدشم دوباره سوسول ميشم برات كلي كامنت مي ذارم

    دوست دارماااااااااا

    ديگه نبينم كافر بشي كفر بگيا

    و گرنه كافري

    فميتي؟؟

    آفرين

    گيده برم

    بالتماس دعا

    باي باي

    سلام

    ممنون از اينكه بهم سر مي زني

    آپت رو خوندم .خيلي قشنگ بود

    در پناه حق

    + سلمان 
    + اعظم 
    + اعظم 
    سلام

    پرنده بر شانه هاي انسان نشست

    انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت :اما من درخت نيستم

    تو نمي تواني روي شانه من آشيانه بسازي

    پرنده گفت : من فرق درخت ها و آدمها را خوب مي دانم اما گاهي پرنده ها و آدمها

    را اشتباه مي گيرم انسان خنديد و به نظرش اين خنده دارترين اشتباه ممکن بود

    پرنده گفت : راستي چرا پر زدن را کنار گذاشتي ؟

    انسان منظور پرنده را نفهميد اما باز هم خنديد

    پرنده گفت : نمي داني توي آسمان چقدر جاي تو خالي است .

    انسان ديگر نخنديد انگار ته ته خاطراتش چيزي را به ياد آورد

    چيزي که نمي دانست چيست . شايد يک آبي دور يک اوج دوست داشتني

    پرنده گفت : غير از تو پرنده هاي ديگري را نيز مي شناسم که پر زدن از يادشان رفته است

    درست است که پرواز براي يک پرنده ضرورت است

    اما اگر تمرين نکند فراموش مي شود پرنده اين را گفت و پر زد

    انسان رد پرنده را دنبال کرد تا اينکه چشمش به يک آبي بزرگ افتاد و به ياد آورد روزي نام

    اين آبي بزرگ بالاي سرش آسمان بود و چيزي شبيه دلتنگي توي دلش موج زد

    آنوقت خدا بر شانه هاي کوچک انسان دست گذاشت و گفت : يادت مي آيد ؟

    تو را با دو بال و دو پا آفريده بودم ؟ زمين و آسمان هر دو براي تو بود.

    اما تو آسمان را نديدي . راستي عزيزم بالهايت را کجا جا گذاشتي ؟

    انسان دست بر شانه هايش گذاشت و جاي خالي چيزي را احساس کرد .

    آنوقت رو به خدا کرد و گريست

    سلام
    بعدازتصادف خودم حالا عموم هم فوت كرد براش يه صلوات بفرست
    پاسخ

    الهم صل علي محمد و آل محمد/ تسليت مي گم

    سلام مجدد.

    چقدر خاطره قشنگ بود.

    يه چيزايي رو يادآوري كرد.

    ممنونم.

    سلام

    هميشه توكل به خدا نتيجه ميده

    خوشحالم كه مشكلت حل شد

    موفق باشي

    يا علي

    + قلي 

    سلام مگر من خرس هستم وروي برف راه ميروم كه براي شما رد پا بگذاريم

    پاسخ

    براي همين آدرس نزاشتيد؟

    سلام

    خوبي؟

    بابا حداقل يه خبر بده كه آپي ديگه

    اونم چندتا چندتا

    آره من هر وقت چيزي يادم ميره صلوات ميفرستم.مثلاً سر امتحان بعد حل ميشه

    پست قبلي هم يه جوري بودا!

    پ.ن اش رو هم آره!يه بار يه شعر بود فكر شبانگاهان شباهنگام يه چيزي تو همين مايه ها براي خواهرت!

    فكر كن البته

    فعلا

    پاسخ

    درسته

    اعتقاد عجيبي به مطلبتون دارم.

    يعني دروغ چرا نداشتم. سر يه اتفاق پيش اومد.

    چند وقتي با توکل و دعا و اين مسائل آشتي کردم.

    + اعظم 

    كجايي دختر؟

    كفر مثل يه ديدن يه مورچه ميمونه كه تو تاريكي شب روي يه سنگ داره راه ميره

    چرا نظراي پست هاي قبلي رو بسته بودي؟

    من تو قبليه نظر گذاشتم

    سلام دوست گرامي


    سر ارادت ما و آستان حضرت دوست **که هر چه بر سر ما ميرود ارادت اوست.


    اين پست (قسمت دوم *** رضايت در زندگي )


    [گل]
       1   2      >