یک وقتهایی، یک چیزهایی توی زندگی هست که بخش مهمی از زندگیست، بخش لاینفک زندگی؛ همه هم این را میدانند، حداقل بزرگترها میدانند اما تو به آن اعتقاد نداری، باورش نداری؛ نه برایش تلاش میکنی، نه دعا؛ برعکس حتی از آن اجتناب هم میکنی.
شاید گاهی به عنوان بخشی از زندگی که توی زندگی هر کسی هست به آن فکر کنی ولی جزء دغدغههای تو نیست، باور نداری که این هم یک دغدغه است.
زندگیات را که مرور میکنی اهدافت تا 10 سال آینده مشخص است؛ برنامهی زندگیات مشخص است هر تغییر، خلل وارد میکند به برنامههایت به اهدافت به روند منظم زندگیات... .
باید حتماً یک اتفاقهایی در زندگیات بیافتند تا بفهمی این هم میشود یکی از اهدافت باشد، تا بفهمی جزء لاینفک زندگی بودن یعنی چه! تا بفهمی نمیتوانی همواره برخی چیزها را انکار کنی، آخرش یک جایی، یک وقتی در زندگی خودش را نشان میدهد... .
بارالها علم من محدود و علم تو لایتناهی... خودت بهترینها را برایم رقم بزن... الهی آمین
[ یکشنبه 93/9/9 ] [ 8:47 صبح ] [ ساجده ]