دلم گاهی
سحرگاهی
غروب و شامگاهی
به یادت هست
برایت هست
تو میدانی
خوب میدانی
چه میخواهد،
چه میگوید،
بهانههای تلخ و شیرینش!
آرزوهای دیرینش!
صبحدمی بیهنگام
ظهر روزی نابهنگام
بگو لبیک و یادش کن
محکم بگیر، آرامش کن
باز هم خودت، مثل آن ظهر گرم تابستان
همچو آن نیمروز تابستان
سورپرایزش کن!
خدایا...
خدایا، دلم گاهی
غروب و شامگاهی
سحرگاهی
به یادت هست
به یادش باش؛
به یادش باش...
پ.ن. در عصر لاین و وایبر و واتساپ و خلاصه کپی پیست شاید غیرمنطقی باشد مطلبی را که خودت ارسال کردهای در این شبکههای اجتماعی، کسی کپی پیست نکند! آری غیرمنطقی ست ولی بعید میدانم پرتوقعی باشد اگر بخواهم با ذکر منبع انتشار دهید. میدانم که خوب میدانید مطالب وبلاگ قلم فرسایی های ناشیانه نویسنده است.
بارالها، به یادم باش... الهی آمین
[ چهارشنبه 93/9/19 ] [ 9:48 صبح ] [ ساجده ]