این پست را یا نخوان یا با دقت بخوان
باور کنید همهی مردها، حتی با سبیل چخماقی یا ته ریش اصلاح نشده و همهی زنها حتی با موهای ژولیده و لباس نامرتب دوست دارند ابراز احساسات همسرشان را بشنوند؛ قرار نیست فقط زنان و دختران جوان پررنگ و لعاب و مردان و پسرانِ جوانِ مد روز عشق بازی بلد باشند؛ همهی آدمها توی سینه شان یک چیزی دارند به نام قلب! همان دل، همان دلی که میتپد، به شماره میافتد، بیتاب میشود، دلتنگ میشود، دلگیر میشود و میرنجد
همهی اینها منتظرند یک وقتهایی همسرشان بیهوا یک دوستت دارم نثارشان کند، سنگ صبورشان شود، یار شفیقشان شود یا... .
آن وقتهایی که داری همسرت را با دختر پررنگ و لعاب توی خیابان قیاس میکنی یادت باشد اگر همسرت لباس مد روز به تن ندارد برای این است که تو برایش نخریدهای، برای این است که مجبور است ملاحظهی جیب شوهرش را داشته باشد؛ باور کن او هم دوست دارد یک وقتهایی آزاد و رها بنشیند جلوی میز توالت و خودش را زیر لایهای از پودر و کرم و رژ و ریمل زیباتر کند، اما مجبور است وقتش را بگذارد برای سامان دادن امور و بدو بدو غذا بپزد، به بچهها رسیدگی کند و حتی سرکار برود؛ تازه یک وقتهایی هم اگر یک کارهایی کرده اصلاً دقت نکردهای، عکس العمل نشان ندادهای! او هم دوست دارد نه در بالاترین نقطهی شهر بلکه همین جا سر کوچه یک وقت آرایشگاه بگیرد و موهایش را بسپارد برای شینیون، ولی مجبور است حتی ابروهایش را خودش یک جوری سروسامان دهد تا بتواند پول آرایشگاه را جمع کند برای هدیهی روز پدر!
آن وقتهایی که تیپ و ظاهر شوهرت را با آن جوان خوش پوشِ خوش استایل قیاس میکنی تو هم یادت باشد اگر شوهرت آن کت و شلوار خوش دوخت پشت ویترین را بپوشد کلی عوض میشود، اگر هر روز وقت بگذارد برای اصلاح صورتش دست کمی از آنی که با او قیاسش میکنی ندارد، اما مجبور است وقتش را بگذارد برای تعمیر خرابیهای منزل، و پول کت و شلوار را برای لباس بچهها.
اگر همسرت ابراز احساسات نمیکند برای این نیست که دوستت دارم، عزیزم، جانم بلد نیست؛ نیازی هم ندارد فیلم آمریکایی ببیند برای یادگرفتن این چیزها، حتی برای این نیست که با این فرهنگ بزرگ نشده بلکه برای این است که تو هیچ وقت به او نگفتهای.
برای این است که آخرین باری که با جانم پاسخت را داد به جای آن که لبخند بزنی گفتی: بگو ببینم چی میخوای!
و این که همیشه باید حواسش باشد کی؟ کجا؟ تو را عزیزم صدا کند! نمیتواند آزادانه همهی آن لحظههایی که ذوقت را میکند عزیزم نثارت کند چون قبلاً اخطار دادهای که خجالت میکشم وقتی جلوی مادرم، مادرت، پدرم، پدرت، ... حتی بچهها عزیزم، جانم صدایم میکنی؛ آخه مردم چی میگند؟
حواست هست اگر صبحها بدرقهات نمیکند، اگر بعد از ظهرها به استقبالت نمیآید تو هم هیچ گاه آن وقتی که باید پیشش نیستی؟ همان وقتهایی که فقط شانهای میخواهد برای تکیه!
باور کن همسرت دوست دارد وقتی سرکار خسته شده و نیاز به یک تازه شدن دارد زنگ بزند خانه و صدای تو را بشنود؛ اما هر بار که زنگ میزند یا داری به بچهها میرسی، یا غذایت دارد میسوزد، یا صحنهی حساس سریال مورد علاقه ات را دارد نشان میدهد، باور کن لحظهی حساس زندگی تو هم همین جاست! یک لحظه زندگی را متوقف کن و برای پنج دقیقه برای شوهرت باش.
باور کن کار هر چقدر هم مهم باشد، اگر رئیس جمهور هم باشی گاهی لازم است همان لحظهای که همسرت زنگ زده پاسخش را بدهی، او آن لحظه تو را میخواهد، میداند سرکاری، میداند جلسه داری، میداند، همه چیز را میداند اما فقط برای دو دقیقه ببین چه میخواهد، برای دو دقیقه به موقع شوهرش باش نه وقتی رفتی خانه و دیگر حضورت آن قدرها هم مهم نبود. میتوانی از قبل یادآوری کنی لیست خرید را پیامک کند، کارهای غیرمهم را هم بگذارد برای بعد، مطمئن باش گوش میدهد. اما یک وقتهایی ... .
زنها هر چقدر هم اهل قناعت باشند، یک وقتهایی لازم است بیپروا برایشان خرج کنی، به جا، سنجیده و بیپروا، نمیخواهد برای تولدشان سرویس طلا هدیه بخری اما هدیهی تولدشان باید مال آنها باشد، مال خودشان... .
مردها هر چقدر هم صبور باشند خسته میشوند از آه و نالههای همیشگی،اگر کمردرد داری، اگر بچهها اذیت میکنند، اگر مادرشوهرت غر میزند همهی اینها را خوب میداند، ول کن این حرفهای تکراری را.
حتی اگر در ارتباط زناشویی همسرت آن گونه که میخواهی نیست باور کن تو هم آن گونه که او میخواهد نیستی؛ با هم صحبت کنید، راه رسیدن به رضایت را بیابید، آموزش ببینید، هیچ اتفاقی نمیافتد.
این ها را گفتم که بگویم راه حل هیچ یک از اینها extra marital نیست، اینها را گفتم که بگویم هر لحظه که در زندگی احساس خلاء کردی مطمئن باش این حس را همسرت هم دارد، کمی زودتر یا دیرتر از تو، به جای آن که جای دیگری بگردی برای پرکردن این خلاءها توی زندگی خودت بگرد؛ چرا ما همیشه گارد میگیریم برای پیش مشاور رفتن؟ حاضریم حرفهایمان را برای دوستانمان، همکارمان، خواهر/برادرمان، پدر/مادرمان و یا حتی بغل دستییمان توی اتوبوس بگوییم و کلی راهکار شاید غیراصولی دریافت کنیم اما حاضر نیستیم برویم پیش مشاور.
از اینها بدتر، همیشه وقتی یک خلائی ریشه میدواند توی زندگییمان میگردیم توی دنیای اطراف کسی را بیابیم تا خلائمان را پرکند؛ پناه میبریم به روابط فرازناشویی. یک آدم بیخبری را از جنس مخالف مییابیم تا محبت نثارمان کند، تا حرفهایمان را گوش کند، تا دلداریمان دهد، و یا شاید شریک جن/سییمان شود... . و این طوری چالهی زندگییمان را عمیقتر میکنیم به جای آن که پرش کنیم.
و به همین سادگی خیانت می کنیم نسبت به همسرمان، به زندگییمان و به آن نفر سومی که داریم برایش نقش بازی میکنیم و نمیداند او را انداختهایم وسط یک زندگی تا کمی تنهایی ما را پر کند و بعد قرار است رهایش کنیم چون یک چیزهایی توی زندگیمان هست که حاضر نیستیم رهایشان کنیم!
میخواهم بگویم هر وقت اخلاق را گذاشتی زیر پا، ایمان را از یاد بردی و به روابط فرازناشویی فکر کردی، بدان همسرت نیز دقیقاً همین جاست، بدان دقیقاً در همان لحظاتی که تو احساس خلاء میکنی همسرت نیز کمبودهایی دارد فقط شاید خوشبینانه دارد از کنارشان رد میشود تا زندگیاش ترک نخورد!
به جای آن که به روابط فرازناشویی فکر کنی، به یک با هم بودن، به یک دو نفره بودن فکر کن؛ باور کن هزار و یک راه هست برای پیوند.
توضیح: extra marital یا بی وفایی یا روابط فرازناشویی همان ارتباطاتی که واژه ی خیانت نیز برایش بکار می رود شامل هرگونه ارتباط پنهانی با جنس مخالف برای پرکردن خلاء های زندگی می شود. اکسترا مریتال صرفاً یک رابطهی جن/سی نیست بلکه شاید بیشتر یک رابطه عاطفی باشد که بعد تبدیل به یک رابطهی عاطفی- جن/سی میشود.
حواسمان باشد روابط فرازناشویی اغلب با حرف زدن معمولی برای پرکردن لحظههای تنهاییمان شروع میشود، بعد درد و دل به خاطر تمام آن لحظاتی که همسرمان نیست تا حرفهایمان را بشنود، خنده و شوخی چون هیچ کس نیست تا شادمان کند و ... .
این رابطه می تواند حضوری و رودررو، تلفنی یا مجازی از طریق نرم افزارهای ارتباطی باشد؛ نکته اینجاست که در هر چند حالت شما ارتباطتان را از همسرتان مخفی می کنید و می دانید اگر مطلع شود حتماً می رنجد.
روابط فرازناشویی گاهی صرفاً یک رابطه جن/سی است بدون هیچ ارتباط عاطفی ولی هر چه باشد خیانت است.
پ.ن. اکسترا مریتال هر لحظه میتواند رخ دهد، موارد ذکر شده صرفاً یک مثال است، مهم آن است که هر لحظه احساس خلاء کردید بدانید لازم است بیشتر به همسرتان عشق بورزید، بدانید لازم است به یک مشاور مراجعه کنید یا زمانی برای با هم بودن بگذارید و عمیقاً با هم صحبت کنید، ریشههای مسئله را بیابید و در جهت رفع آن بکوشید. بدانید حل مسئله به این شکل صد هزار بار ساده تر از آن است که به بی وفایی رو بیاورید، هم زخم عمیقی بر قلب همسرتان بگذارید و پایه های زندگیتان را سست و هم شخص سومی را بیگناه درگیر مشکلات خود کنید.
بارالها دوست ندارم در زندگی هیچ گاه شاهد بی وفایی هیچ زوجی باشم... .
[ شنبه 93/9/22 ] [ 4:21 عصر ] [ ساجده ]