نسل مادربزرگهای ما، نسل کدام دهه؟ شاید هزار و دویست و ؟؟ ، نسل دخترانی بودند که میدانستند قرار است ازدواج کنند برای همهی عمر، نمیدانم توی آن نسل هم طلاق بود یا نه؟ احتمالاً بوده، شاید هم نبوده! اما این نسل مادربزرگها به دخترانشان، به دخترهای دهههای 20 و 30 یاد داده بودند که دختر با لباس سفید میرود خانه شوهر و با لباس سفید از خانهاش میآید بیرون! با پای خودش با سلام و صلوات میبرندش و روی دست با اشهد ان لا الله اله الله میآورندش! برای همین توی زندگی مادرهایمان اگر مشکلی هم بود، که قطعاً بود تمام تلاششان را میکردند برای حفظ زندگی، حتی اگر شوهرانشان قرار بود طلاقشان دهند باز هم تلاش میکردند برای ماندن، برای بودن با فرزندانشان، اگر طلاق میشد بخشی از زندگییشان، انتخاب خودشان نبود، بخش تحمیلی زندگی بود؛ بعد هم طرد میشدند از جامعه، از خانواده و فامیل و آشنا...
نسل ما، نسل بچههای دهههای 50 و 60 طلاق بخشی از زندگی بود که احتمال داشت رخ دهد، خوب نبود اما با طلاق زندگی تمام نمیشد، به هزار دلیل ممکن بود ناچار به طلاق شد، اعتیاد، خساست، بدخلقی، عدم ناسازگاری و نداشتن تفاهم؛ بعد از طلاق زندگی ادامه داشت، خانوادهها دوباره برای دخترهایشان در فکر همسر بودند/هستند و خب طلاق است دیگر
رسیدهایم به دختران دههی هفتاد، نسلی که طلاق برایشان یک حق انتخاب است! چرا؟
کاش مثل آزمایش اعتیاد و گروه خونی و ... جوانان در شرف ازدواج موظف بودند یک گواهی سلامت روانی هم از یک روانپزشک و روانشناس متبحر داشته باشند، کاش مشاورههای قبل از ازدواج اجباری بود، کاش...
خدایا! ممنونم که داری فشارم میدی! باور کن دیگه نمیتونم، هوام را داشته باش، نزار که بیش از این کم بیارم، خدایا بیش از این در توانم نیست، دستمو بگیر... دستمو بگیر... ممنون خدا جون
[ دوشنبه 93/12/18 ] [ 8:44 عصر ] [ ساجده ]