از زندگی خسته ام، از این روزها، از این عمر بیهوده
خواهرم رفت بدون اینکه به آرزوهاش برسه، کاش منم برم پیشش، برم کنارش بخوابم
خدایی که این همه سال امید داشتم به عدالتش، به حکمتش، مهربونیش تنهامون گذاشته
کاش می مردم... زندگی نمی خوام، خدایی که مال بقیه ای، یه لطفی کن و نعمت زندگی را از من بگیر مثل بقیه نعمت هایی که گرفتی...
خواهش می کنم
[ پنج شنبه 97/3/31 ] [ 11:5 عصر ] [ ساجده ]