اریک فروم روانشاسی که در سال های 1900 تا 1980 زیست و معتقد بود شخصیت تحت تاثیر نیروهای اجتماعی و فرهنگی که در محدوده ی فرهنگ بر انسان تاثیر می گذارد؛ در کتاب خود با عنوان گریز از آزادی نظر قابل تاملی دارد. دیدگاه وی درباره ی وضعیت انسان با این مفهوم است:
در تاریخ تمدن غرب، هر چه افراد آزادی بیشتری کسب کردند، احساس تنهایی، پوچی و بیگانگی بیشتری کردند. برعکس هر چه افراد آزادی کمتری داشتند، احساس تعلق پذیری و امنیت آن ها بیشتر بود. فروم معتقد بود که در قرن بیستم افراد بیشتر از هر دوران دیگری به آزادی دست یافتند و با این حال از افراد قرن های گذشته احساس تنهایی، بیگانگی و پوچی بیشتری کردند.
حال من در عجبم از ملت فرهیخته ی ایرانی که مایلند درست جا پای این مردمان بگذارند. آن ها در عین آزادی دچار تنهایی، بیگانگی و پوچی شدند چون آزادی آنان بی قد و بند است؛ حال ما هم به دین می تازیم تا به همان آزادی برسیم؛ آزادی که هیچ خط قرمزی در آن رعایت نمی شود، آزادی که در آن خیانت، بی غیرتی و بی عفتی و ... اصول اصلی شمرده می شوند.
آزادی غیر دینی! آزادی به سبک امروزی!
[ شنبه 89/3/22 ] [ 10:30 صبح ] [ ساجده ]