• وبلاگ : تا ساحل اميد
  • يادداشت : بچه هاي طلاق
  • نظرات : 12 خصوصي ، 686 عمومي
  • تسبیح دیجیتال
     
    + ........ 
    سلام بهت که داري چيزايي که ميخوام بهت بگم رو ميخوني .اللن که دارم مينوسم ، تو اتاقم ،روي صندلي ،پشت ميز نشستم دارم برلي کنکور ميخونم، راستي 19سالمه ، من سرچ کردم وقتي مامانمون باهامون درد و دل ميکنه ما بايد چيکار کنيم، يه همچين چيزي، بعد اينجارو پيدا کردم راستش من از وقتي يادم مياد مامان بابام مدام دعوا دارن و اصلا با هم کنار نميان، حالا تصور کنين يه باباي پرخاشگر ، خصيص ،بد دهن + مامان اروم و کم رو . نميدنم تجربش گردين يا نه ولي باباي من عاشق اينه که با دوستاش وقت بگذرونه و مدام مسافرت باشه و با دوستاش وقتشو بگذرونه ، ما هم اکثر موقع ها تنهاييم ، ما که ميگم منظورم داداش کوچيکم ،من و مامانم هستيم .مامانم خونه داره و تمام وقتشو صرف ما ميکنه ، خب من کل روز خونه ام و مامانم هر وقت منو بيکار ميبينه راجب موضوع اختلافش با بابام،با من درد دو دل ميکنه ،دلم براش ميسوزه چون دوستاي زيادي نداره که باهاشون صحبت کنه، ولي من نميدونم چي بايد بهش بگم ،چيکار کنم ،خودم که گوه غم و ناراحتي ام ، از صب تا وقتي بابام بياد مامانم باهام درد دل ميکنه ،شبم که بابام مياد همش اخم ميکنه و حرف نميزنه ،دعوا ميکنه ،دستور ميده اينو بيار اونو بيار زود باش مگه دست و پا چلفتي ،خاک توسرت ،اصلا نميخنده تو خونه ، راستش وقتي تو خونست و دوسناش بهش زنگ ميزنن دقيقا همينطکريه که از مود اخم و عصبانيت مياد بيرون ميره رو مود خنده ،از ته دل ميخنده ، و با هر خندش من ازش بيشتر نفرت پيدا ميکنم . نميدونم اينکه انتخاب بابات نباشي ،خيلي حس بديه .خب منم خودم انتخاب نکردم که تو پدرم باشي
    پاسخ

    درد داره، مي فهمم... اينکه گزينه ي مادرت براي درددل تو هستي خيلي انتخاب درستي نيست توي اين سن نبايد سنگ صبور مادرت بشي، سعي کن وقتي گوش مي دي قضاوتي نکني. مي توني از مادرت بخواهي تا توانمندي هاش را ارتقا بده، ازش بخواه يک چيزي ياد بگيره، کلاسي بره، نمي دونم کلاس آشپزي يا ورزش يا هر چيزي که باعث بشه روابطش کمي بيشتر بشه و کمي از محيط خونه بياد بيرون حتي مي تونه بره مسجد. اين براي تو هم خيلي بهتره