• وبلاگ : تا ساحل اميد
  • يادداشت : بچه هاي طلاق
  • نظرات : 12 خصوصي ، 686 عمومي
  • تسبیح دیجیتال
     
    + s 
    سلام من s هستم و 14 سالمه ما هرماه تو خونمون دعوا داريم. يعني هرماه 3 يا 4 بار حداقل دعوا ميکنن مامان بابام.ببينيد ما قرار بود اثاث کشي کنيم ولي خونمون آماده نشده بود و يه هفته اي خونه بابابزرگم مونديم . بعد يه هفته رفتيم مسافرت اردبيل [يه چيزي رو اينجا بگم بابام اصالتا اردبيليه و مامانم خيلي از خانواده بابام بدش مياد. حق هم داره چون شنيدم چه حرفايي بهش زدن..] و دوباره يه هفته هم مسافرت بوديم. اين مسافرته زهر مارم شد.مامانم افسردگي گرفته بعد از فوت مادرش.. خيلي مادرشو دوست داشت.. از اون به بعد کلا عوض شد. فشار هاي خانواده بابام هم خيلي بد بود. اگه من جاي مامانم بودم خودمو کشته بودم. ولي مامانم به خدا و نماز اعتقاد داره. قبل از اينکه بريم مسافرت، يه روز رفتم خونه دخترخالم و همه چيو بهش گفتم. واقعا ديگه نميتونستم تو خودم بريزم. قشنگ از ساعت 5 بعد از ظهر تا 8 شب حرف زدم. ولي احساس گناه ميکنم.. اخه اون يه بار منو لو داده به مامانم. کلا هرکاري ميکنم اين چند ماهه، احساس گناه بعدش ولم نميکنه.. دلم نميخواد از تختم جدا شم.
    چند روز پيش هم دوست بچگيم رو از زندگيم حذف کردم و واقعا کار آسوني نبود.
    دلم ميخواد گريه کنم ولي به غير از خيس شدن چشمام بدون اينکه اشکي ازش بياد بيرون، کار ديگه اي نميتونم بکنم. مامانم 2 ماه پيش درخواست طلاق داد و مشاوره گرفتن و طلاق نگرفتن.مامانم خيلي اميدوار بود که قراره بابام رفتاراشو درست کنه. جوري که ازش پرسيدم اگه اين روش جواب نده چيکار ميکني؟ و اون گفت ديگه اميدمو از دست ميدم و طلاق ميگيرم .بابام هم حق داره يکمي.. 17 ساله داره بخاطر رفتاراي خانواده ش حرفاي مامانمو تحمل ميکنه.. نميتونه نه بگه.من خودم خودزني ميکنم و کل دست چپم جاي تيغه. ولي اين دردا هم حتي حالمو بهتر نميکنن.. من 3 تا خودکشي ناموفق داشتم که يکيشو فهميدن و جلومو گرفتن.. البته اوني که جلومو گرفت داييم بود.. بامزه ست نه؟ احساس ميکنم گير کردم تو يه مردابي که خيلي دور افتاده ست و کسي نميبينتش.نميتونم در بيام.هي ويديو هاي خنده دار ميبينم و آهنگ گوش ميدم.. ولي دو ديقه بعد ميگم.. خب فايدش چيه؟ الان دوباره ناراحتي. فقط يه کاري دارم ميکنم که فکر نکنم. خيلي فکر ميکنم و فکراي وحشتناک به سرم مياد که دوستام ازم ناراحتن و منو نميخوان.. احساس گناه و شرم بعدش عذاب جهنمه.