وبلاگ :
تا ساحل اميد
يادداشت :
بچه هاي طلاق
نظرات :
12
خصوصي ،
686
عمومي
+
ات
سلام من 12 سالمه پدرم حدود 3 سال از خونمون رفته پيش مادرش زندگي ميکنه من و مامانم از تنها زندگي ميکنيم اون حدود 8 بار به مامانم خيانت کرده و مامانم با دختراي ديگه گرفتتش پدرم از بس اين کارهارو ميکرد مادرم مريض شد و مامانم انقدر پدرم بخشيد که اينجوري شد ما الان يعني من و مامانم اومديم خونه پدربزرگم يعني مادر و پدر مامانم بعدش که اومديم خونه خودمون مامانم ميخواد طلاق بگيره اصلا من دوست ندارم اين قضيه رو هروقت پدرم بهم زنگ ميزنه گريم ميگيره نميدونم چيکار کنم و من الان يه درونگرا افسرده شدم نميدونم چيکار کنم البته کاري از دست من برنمياد برامون دعا کنين هم مادرم مريضيش از بين بره همين چون کار ديگه اي نمي شه کرد مرسي که پياممو خوندين و تو اين همه سال من يک سالش رو فقط تونستم با 7 نفر حالمو خوب کنم فقط کسايي اين هفت نفرو ميشناسش