• وبلاگ : تا ساحل اميد
  • يادداشت : بچه هاي طلاق
  • نظرات : 12 خصوصي ، 686 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی
     
    + Sara 
    بچه ها من راجب طلاق نمينويسم ولي گفتم بگم شايد بتونيد کمکم کنيد من مامان بابام با هم نه با من دعوا ميکنن هر روز غر ميزنن يه چيزي که مي‌خوام نميشه
    باهاشون که راجب مدرسه و اينا حرف ميزنم اصن گوش نميدن انگار من وجود ندارم
    هيچکاربم نميتونم انجام بدم ميدونيد
    اينکه من رفاه دارم اوکي ولي من واقعا به يه پدر و مادر که بتونن درکم کنن و خوش اخلاق باشن احتياج دارم
    مثلا مامانم اصن منو درک نميکنه هيجا نميبره و همش ميگه من بزرگت کردم نميتونم و فلان مثلا وقتي سر يه چيز گربه ميکنم از کارهاشون نميدونم چرا خيلي سريع خودم ميرم آشتي ميکنم مي‌دوني دلم خودکشي ميخواد دلم ميخواد بميرم ولي اينجوري زندگي نکنم تظاهر ميکنم خوبم يه خانواده خوب دارم ولي از تو داغونم:)