سلام من 14 سالمه و از يک سالگيم مامان و بايام طلاق گرفتم
الان پيش مامانبزرگ و بابا بزرگ و بابام زندگي مي کنيم
اونا همش به من تنه ميزنن من و مسخره مي کنن
هيم به سرم مي کوبن همه چيو آخه خونه اونا زندگي مي کنيم
بابامم که يه فرد عصبيه و خيلي غيرتي
مثلا پسر عمم که عمم مورده اومده بود خونه مامانبزرگمينا
بلن شديم بريم جنگل من و پسر عمم عقب نشستيم پسر عمم نه سالشه و منم چهارده
بابام و عموم جلو عموم رانندگي مي کرد
بابام سرشو برگردوند و ديد پسر عمم دستض رو شونمه
اونوقت نمي دونين چه دعوايي راه انداخت و منم به قصد کشد زد
تنها چيزي که من ازش ناراحتم اينه که به من عنگ جندگي ميزنه و مثگه که پسر عموم دستش لاي پاي من بوده
من دختره اونم چجوري ميتونه به من اينو بگه
يه کاري کرده که آرزوي مرگشونو بکنم هم بايام هم مامانم??